داستان کتابکت، دوست و همراه تازه من
اپیزود اول داستان کتابکت
تب بازار آموزش در ایران همه گیر شده است. من فکر میکنم یکی از دلایلش هم این است که افراد شرکتکننده در کلاس فکر میکنند که برای انجام کاری خارج از تخصص خودشان، کافی نبوده و برای همین مکرر به افراد دیگری – که اتفاقا برعکس آنها فکر کرده و تصورشان این است که برای هر گونه آموزشدادنی کافی هستند- اعتماد کرده و در کلاسهای متنوع آنها با هر هزینهای (از هزینه پایین و متوسط گرفته تا هزینه بسیار بالا) شرکت میکنند.
اصلا این ادعا را ندارم که این کلاسها هیچ چیز به یادگیرندگانش نمیدهند، اما به قطعیت میتوان گفت که برای برخی که کیفیت نسبتا بهتری دارند، هزینه گزافی دریافت شده و برای برخی دیگر نیز، اگر پشتیبانی و شبکه سازیشان نباشد (که در جای خود بسیار ارزشمند هستند)، هرآنچه آموزش داده میشود، در کتابفروشیهای میدان انقلاب یافتنی است.
بعلاوه در میدان انقلاب میتوان به منابع اصلی هر کتاب و جزوهای دسترسی پیدا کرد و از زبان نویسندۀ کتاب – که آن کتاب حاصل زندگی و تجربیاتش از زندگی خودش است – مطالب را شنید. من خودم این را خیلی دیر فهمیدم و فهم آن را نیز مدیون برخی از همین کلاسهای پرهزینه هستم. اما دوست دارم این هزیته را بقیه دوستانم کمتر متحمل شوند. یادم می آید پس از پایان یکی از این کلاسها (که در آن خوب درخشیده بودم) کسی دوان دوان آمد و از من پرسید: هزینه این کلاس برای من خیلی زیاد است، شما چقدر شرکت در آن را توصیه میکنید؟ نمیدانستم چه جوابی بدهم، یادم هست که گفتم: نمیدانم!
اما اگر همان دوست الان این سوال را از من میپرسید به او توصیه میکردم که سرفصلهای آن دوره را ببیند، به میدان انقلاب برود و در مورد سرفصلهای آن هر کتابی که میبیند را بخرد و بخواند و آنچه به جان و دلش نشست را اجرایی کند. این هزینهاش بسیار کمتر و نتیجهاش از جنبههایی مشابه کلاس مدنظر است.
اپیزود دوم داستان کتابکت
من در مواردی که نیازی برای یادگیری داشتم یا به موضوعی خاص دور از رشته خود م علاقه پیدا کردم، مدتها همین کار را کردهام. به میدان انقلاب میرفتم و کتابگردی کار مورد علاقه من شده بود. اما در طی مدتی که این کار را کردم، چیزی نظرم را جلب کرد. عموم کتبی که در ایران مطرح و پرفروش میشوند، مربوط به سالهای اخیر نیستند. برای نمونه کتاب اثر مرکب، اثر دارن هاردی که همچنان جزو کتابهای پرفروش بوده و در ایران طرفدار زیادی هم داشته و دارد، نوشته شده در سال 2010 است که اولین ترجمه آن در سال 1394 در ایران به چاپ رسیده است.
اما من کتابهای جدیدتری میخواستم. با توجه به سرعت تغییرات هر لحظه اطلاعات در دنیای دیجیتال امروز، از خودم این را میپرسیدم که آیا دارن هاردی، در طی این 10 سال، کتاب دیگری ننوشته است؟ اگر نوشته – با توجه به اینکه این فرد مکرر به رشد خود فکر میکند – نظریاتش پیشرفتهتر و امروزیتر نشدهاند؟ این را در اینترنت جستجو کردم و دیدم که این اتفاق افتاده است. بسیاری از کتب پرفروش آمازون، که در دنیا مطرح است و امتیاز خوانندگان از اقصی نقاط دنیا به آن بسیار بالاست، در ایران یا اصلا اسمی از آن نیست و یا اگر اسمی هم هست ترجمه نشده یا زیر چاپ است! همین فقدان و نیاز من باعث جرقه تاسیس کتابکت شد. سایت و اپلیکیشنی که بتوان در آن کتب روز دنیا را مطالعه کرد.
اپیزود سوم داستان کتابکت
وقتی کتب مربوط به سایت آمازون را عموما به شکل فایلهای کیندل و گاهی هم کتاب کاغذی تهیه میکردم و میخواندم، یک چیز ذهنم را به خود مشغول میکرد. اینهمه متدهای جدید مدیریتی، اینهمه روشهای جدید رشد و بهبود فردی و شغلی، اینهمه پیشنهادات بهروز برای مدیران و رهبران و هر کسی که به رشد و توسعه خود علاقمند است؛ من چگونه اینها را به گوش کسانی که نیاز به این مطالب دارند و مشکلی از مشکلاتشان را رفع میکند برسانم؟ همین صورت مسئله من را به سمت جواب هدایت کرد: اینکه بهتر است کتابهای مطرح و به روز دنیا خلاصه شوند، برای هریک نقشه ذهنی کشیده شود و در دسترس افرادی که به این مطالب نیاز دارند قرار گیرند. من به خود گفتم که مطمئنا مدیران و رهبران موفق (در هر جای دنیا از جمله ایران) وقت خواندن کتابهای طولانی را ندارند؛ اما یقینا به نقش علم در کارشان واقفند.
بعلاوه اگر بخواهم هر کتابی را میخوانم و به نظر من و خوانندگان دنیا کاربردی است را ترجمه کنم، لازم است برای این کار و برای تک تک کتب با ناشری صحبت کرده و در پروسه چاپ کتاب وارد شوم. این فرآیند هم آنقدر طولانی است که با این روند،باز هم از علم روز دنیا عقب خواهم افتاد و مخاطبین من هم علم روز دنیا را نخواهند دید. به همین دلیل تصمیم گرفتم که هر کتابی را که میخوانم، خلاصه کنم؛ در حدی که هر مدیری در روز با 10 دقیقه مطالعه و مرور نقشه های ذهنی هر کتاب در موضوع مورد علاقهاش، موارد مهم آن کتاب در یادش بماند و برایش قابل استفاده شود: این رسالت کتابکت (با معنی کتاب در عمل) شد. برای دیدن این سایت و اپ که تا امروز حدود 100 کتاب در آن وارد شده است اینجا را کلیک کنید.
رسالت ما در کتابکت
مدیر/ مخاطب عزیزی که زمانی برای توسعه فردی و شغلی خودت نداری اما این کار دغدغه توست! ما منابع روز دنیا و بهترین کتب پرفروش جهان را مطالعه کرده، آنها را برایت خلاصه میکنیم و تو تنها با صرف 10 دقیقه در روز میتوانی به سرفصلهای دانش روز دنیا دسترسی داشته و آن را در زندگی روزانه خودت پیاده کنی.
ارزش های کتابکت
- انتشار دانش و معرفتی بر اساس منابع پرفروش از نویسندگان موفق دنیا
- پیشرفت و موفقیت مخاطبین ما و در نتیجه جامعه ما
- دقت در خلاصه سازی و ترجمه خلاصه کتابهای مطرح دنیا
- ایجاد تغییر مثبت در نگرش مدیران و کارکنان و تک تک افراد علاقمند به رشد شخصی و شغلی
- به فکر موفقیت و پیشرفت دیگران بودن
- خلاقیت در جهت تولید محصولاتی که مناسب مدیران و افرادی باشد که دغدغه رشد فردی و شغلی دارند.
- نظم و ترتیب در تولید محصولات و آپدیت کردن سایت و اپلیکیشن
- پرتلاش بودن برای تولید محتوایی متناسب با علم روز دنیا
- نوآوری برای آوردن کتاب در سطح زندگی روزانه افراد
- ایجاد حداکثر بهرهوری و مصرف بهینه از زمان و منابع
- عملگرایی و کمک به آوردن خوانده ها در عمل
- پاسخگویی به نیازهای مخاطبین ما در هر زمان
- کمک به مدیران و افراد برای تعمق و تفکر در مورد پیشرفت و توسعه شخصی و شغلی
- حل مشکلات پیش روی مدیران در دنیای مکرر در حال تغییر
- انجام کاری تیمی به نحوی که نیاز مخاطب را در نظر گرفته و پاسخگوی مشتریان باشد
- توجه به گوناگونی و تنوع در تهیه کتب با توجه به نیاز متنوع افراد و مدیران
- و از همه مهمتر ایجاد خرد و دانایی در مخاطبین خود از طریق تجربه عملی دانشی که به اشتراک میگذاریم.
سلام
بسیار عالی بود سمانه نازنین!
استفاده کردم و لذت بردم.
موفق و شاد باشی عزیزم❤️